حکایت ۱۵۵
تاریخ نشر یکشنبه - ۲۲ عقرب ۱۳۹۰ -
سیزدهم نوامبر ۲۰۱۱
دل هر ذره ای که بشگافی
افتا بیش در میان بینی
« « هاتف
طفل کوچک و هوش بزرگ
پیشوای دانشمندان جهان شیخ الرئیس ابوعلی ابن سینای بلخی ( ۳۷۳-
۴۲۷ ) یک روز طفلی را در دکان
آهنگری دید که از آهنگر آتش می طلبی
و چیزی که
آتش را در آن بگذارد همراه خود
نداشت .
آهنگر از آن طفل پرسید :
آتش هست اما چگونه آنرا میبری ؟
طفل قدری تأمل کرد و سپس خم شد و مشتی خاک خشک
بر کف دست خود گسترد
و آنگاه همان دست را بطرف آهنگر دراز کرد و
گفت :
آتش را در اینجا بگذار !
ابن سینا از هوش آن کودک متعجب شد و در صدد
تربیت او بر آمد و بتعلیم وی همت گماشت تا اینکه یکی از فاضلترین شاگردان او بشمار رفت و در
جملهء فلاسفهء اسلام شهرت یافت ، این
طفل ابوالحسن بهمنیار بن مرزبان دیلمی مصنف
کتاب « مباحث » (التحصیل ) و « البهجة و
السعادة » است که درسال (۴۵۸)
وفات یافته است .
سلسلۀ
این حکایات ادامه دارد
ناشر : سایت وزین ۲۴ ساعت
www.24sahat.com
|