|
تتبع و نگارش : برهان الدین « سعیدی »
عضو شورای علمی مرکز مطالعات استراتیژیک
افغان
تاریخ نشر : ۱۴ مارج ۲۰۰۸ میلادی
|
صوفی حقیقی کیست ؟
مجموع ادیــان و
بخصوص ادیان آسمانی به ایــن
امــر متعقد هستند که تـوصل به « حقیـقت و سعا دت
» از طــریق پرستش
و عــبادت خــالصانه ذات لایـــزال ؛
حاصل میگـــرد .
بطور خاص « زهد
، عـباد ، مجاهــد ت ، ریا ضت و ... » در
ادیان باعـث آن شد تا طـرایق
و سلاسل مختلف روحـانی تـوام با
رسوم ، و روش جداگانه، پا به عرصه
وجـود بگذارند و با سیر حرکت دنیا از نسل
بـه نسل و از سینه بـه سینه انتــقال
گردد ، که یقینآ سیر آن
تا « زمین و
بشریت » باقی است ، آدامه خواهـد داشت
.
چنانچه عـلامه محمد
سعید « سعید افغانی » در یکی
از مناجات خویش بنام « الـهی
» چنین نوشته است :
( الهـی ! سالها گذشت و قرنها به میان
آمد و هنوزهـم سیرحرکت دنیا در رفتن
است، کسی نمی تواند بگوید تا چند این
دنیا باقی خواهند ماند . هنوز هـم انسان با این
حقیقت غور نمی کند که زندگی
برای چیست ؟ و تا کی و چند نسل
بشر خواهند بود ؟ بلی ! این کشیده گیها لاینحل است .. )
دین
مقدس اسلام ، دیـن عشق و محبت است ؛ که بمنظور حفظ منافع حیاتی
و آخروی ، عـدالت و منافع عامه به میان
آمـده و یگانه راه نجات و سعادت دایمی بشر در آن نهفته است و از جانب هـم چون تصوف و فلسفه زاده و مولـود فکر اگاهی جوینده به سوی یقین « علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین » است و اساس
و هـدف تصوف « اسلام » و « عشق و محبت » است .
بنآ صوفیان
حقیقی بودند که با
آرایش قلب ، تزکیه نفس و اراستن با طـن و ظاهـر به «
زهـد و مجاهدت » در این راه
پرداختند ، تا به کلید معرفت نفس
که معرفت ذات
مقدس است ، نائیل گردند .
اما ! به مرور زمان
، بخصوص بعد از تشیکل
و به و جـود آمـدن
سلاسل و طـرایق
مختلف توام با « روش ، انتظام و تعلقات » باعث آن شد تا انحرافات زیادی در مسلک
صـوفیه وارد گردد که در رابطه ، خواجه عبدالله انصاری چنین گفته است :
(
انحرافاتی که در مسلک صوفی ها اسلامی
اصیل وارد شد ، ناشی از عـوامل ذیـل
است :
ــ نزدیکی به آراء
مسیحی ها .
ــ نزدیکی به آراء بودایی ها
و زردشتی ها .
ــ در هم آمیختگی با آراء فلاسفه متافزیک .
ــ ترویج خرافات ازناحیه کسانی که
با اهل الله( ؟ ) شهرت گرفته است.
ــ ضعف
و کسالت و میل به راحتی .
ــ پیروی از تقالید و حکایات و
روایات غیر مـوثق ، عـدم اعتمام
به آنچه در کتاب و سنت آمده است . « ۱ »
)
پس بر بنــیاد
اصل فــوق ، صوفی
حقیقی کسی است که
:
۱ــ با خلوص نیت ومحبت ؛ پروردگار عالمیان را « مطابق کتاب
الله و سنت حضـرت محمد صلی الله علیه و سلم » عبادت کند وفقـط از آن ذات حق و مقدس « پناه ، رحمت ، رستگاری و رهنمائی » طلب نماید ، تا هیچ حرکت و سکونش ،
درمخالفت با شریعت و طریقت قرار نگیرد .
۲- با عــقاید اهـل سنت و جماعت
متمسک بــوده ، دایمآ
در اعمال و عـبادات عـزیمت را اختـیار
کــند و با
سلوک و تقـوای واقــعی ، به منفـعت ، سعادت و خیر و سلم
جامعه بشری ، مجاهـد ت نماید . چنانچه شیخ فريدالدين محمد « عطار » در مورد چنین سروده است :
گــر تو بنشينی به بيكــاری مــدام ــ كارت ای غافــل كجا زيبا شود ؟
شاه نعمت الله ولی موسس طریقت نعمت اللهیه ،
چنین گفته است : ( ای
درويش ! صوفی بايد که از هر حيث زحمات برادران طريق و
ديگر مردم را تحمل کند و به جان و دل پذيرا باشد ! اما به هيچ
وجه نبايد مسايل و دشواری های خود
را بر آنها تحميل کند ؛ به عبارت ديگر صوفی
کسی است که بار ديگران را می برد و بارش
را بر دوش کسی نميگذارد
و به همه محبت
ميکند و از کسی انتظار محبت ندارد
. )
۳ــــ صوفی کسی است که از طریق علم و
هنر و بخصوص کسب در جات « علــم ،
وجـــد ، مقام و حــال » به «
سعادت و معراج انسانی »
متوسل گــردد .
چنانچه علامه محمد سعید « سعید
افغانی » در کتاب بنام
« دنجات او کامیابی لیار د علـم او فلسفی
له نګـاه » چنین نوشته است :
جای شک
نیست که خـداوند تعالی ماشین حرکت
اين دنـیا را بدست
انسانها سپرده است ، تا از آن با استفاده ازعقل و فکر خویش استفاده مثمر
نمایند ، البته این سعادت و معراج انسان
وابسته به علم و هنر میباشد و .... ضمنآ در مورد بیت
ذیل را نوشته است :
قلندران طـریقت به
نیــم جو نخـرند ــ قبا
اطلس انکس که از هنر عاریست
۴ــ صوفی
کسی است که با « زهــد و تقوی » قوای ثلاثه
« روح ، قلب و نفس » خود را از
سلطه نفس اماره ( انجام
اعمال که خـلاف احکام
قـرآنی و سنت حضـرت محــمد صلی الله علیه و سلم باشد ) ، نجات
و آزاد سازد و بخاطر رشد و تقویه
نفس « لوامه و مطمینه » که در ذات خود
تشنه حقیقت و سعادت است ، عباد ت و ریاضت
کند .
قـابل یاددهـانی است که : آن
چه کـه انسان برای حقـیقت
دل « معرفت الهی » به آن
ضرورت مبرم دارد ؛
خود سازی و خود شناسی « معرفت نفس » است ،
که آن را میتوان با مجاهـده و تهذیب نفس در راه شریعت و
طـریقت ، حاصل کرد .
چنانچه خواجه عبدالله
انصاری فـرموده است :
( شریعت است که به برکت طریقت ، سالک را به حقیقت وصل میکند .
بر سالک لازم است به گونه ای جذبه و حرارت عشق داشته باشد
که هیچ کس آن را نفهمد و درد و سوز عشق را با
سکوت توام کند ، تا عوارض و موانع بر او عارض
نشود .
ضمنآ خواجه
بزرگ عبدالله انصاری می فرماید :
اگر نجات
می خواهی ! بر گرفتاریها شکیبا باش .
اگر بقا را می خواهی ! خود
را فـانی کـن .
هـرگاه از این مراتب ؛ دستگیرت شود! پس
شادمـان باش .
و اگر بدان نرسیده
ای ! در جست و جوی آن باش .
هـمدم
باش ؛ نه دشمن
!
یار
فروشی شیوه اسلام است ؛ خود فروشی کفر خالص است. «۲» )
۵ ــ صوفی کسی است که در فکر
بهره های دنیای فانی نبوده
بلکه فــقر را بر غنا ترجیح داده و
ذل را بر عـز و
با عشق و شوق وافر ، وتـوام با روشنی
آئینه قلب؛ درراه تحقق و اصـول ( تـوبه ، انابـت ، زهــد ، ورع ، قـناعت ، صبر، شکـر، تـوکل
، تسلیم ، رضا ، محاسبه ، خـوف و رجا ، فقر ، صـدق ،
مراقبه ، احسان ، قــرب ، اخلاص ، فـنا ،
بقــا ، تـوحـید ، تجــرید ، تفــرید ، تنـزیه و عبودیت
) بــپردازد .
برهان الدین « سعیدی »
ماخذ و منابع :
ــ ۱و ۲ــ صفحات « ۳۷۲ و
۴۰۰ » کتاب بنام « شیخ الا سلام خواجه
عبدالله انصاری هروی » مولف : علامه محمد
سعید « سعید افغانی » ترجمه دری : عزیزالله علی زاده مالستانی .
ــ کیمیای سعادت ــ نوشته : ابوحامد امام محمد غزالی
ــ
احیا علوم الدین ــ نوشته : ابوحامد امام محمد غزالی
ــ
معارف الحدیث ــ نوشته
:علامه محقق منظور نعمانی
ــ الفتح
الربانی ــ نوشته : امام شیخ عبدالقادر گیلانی
ــ
الاشارات و التنبیهات ــ نوشته : علامه محمد سعید « سعید افغانی ».
ــ حقیقت و تصوف ــ نوشته
: شیخ امین علاوالدین نقشبندی
ــ رهنمای طریق ــ نوشته
: محمد صادق المجددی « آقایگل صاحب»
ــ تصوف و
عرفان ــ نوشته : داکتر زرین کوب
ــ
مختصر از ادبیات عرفانی ــ نوشته : داکتر محمد افضل بنوال
ــ عرفان نظری ــ نوشته
: داکتر سید یحیی یثربی .
ــ حقیقت تصوف و دیدگاه صوفیه ... ــ نوشته : صالح بن فوزان الفوزان
ــ گزیده
های از تذکرهّ الاولیاء عطار ــ نوشته : ازتورجان اربری
ــ
دنجات او کامیابی لیار د علـم او فلسفی له
نګـاه ــ نوشته : علامه محمد سعید « سعید
افغانی ».
|